روز نوشت‌های مرتضی محجی

گویند برای شناخت ابتدا باید توصیف دقیق و خوب از پدیدار داشت تا در پناه توصیف دقیق به شناخت درست رسید.

روز نوشت‌های مرتضی محجی

گویند برای شناخت ابتدا باید توصیف دقیق و خوب از پدیدار داشت تا در پناه توصیف دقیق به شناخت درست رسید.

اتفاقات در جامعه در حال وقوع و همه در حال احساس آن هستند. بعضی‌ها از کنار اتفاقات می‌گذراند به سادگی هر چه تمام‌تر، بعضی‌ها می‌بینند ولی زبان بیان ندارند، بعضی‌ها می بینند و وظیفه خود را توصیف دقیق آن می‌دانند و من در تمنای بودن در دسته سوم هستم.
من: دانش آموخته علوم اجتماعی. به دنبال توصیف جهانی که نساخته‌ام.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

مطلع

يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۸ ق.ظ

در نسبت بین شهر و دولت تصور من بر این است، هم زمان با به وجود آمدن پدیده ای به نام شهر دولت هم آمد برای رسیدگی به امور شهر و به تعبیری دولت آمد متولی شهر باشد. از سیاست شهر بگیر تا اقتصاد و ... شهر.

همیشه یافتن بهانه ای برای شروع هم کلامی و سخن گفتن بین دو نفر، یکی از مواردی بوده است که در روابط دو نفره مورد توجه بوده است. من برای اعلام بودنم از مسئله ای به نام شهر شروع می کنم.

بزرگان را باید بزرگ داشت

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۳ ب.ظ

بزرگداشت بزرگان در فرهنگ ما ریشه کهنی دارد که نمی توان به سادگی گفت در چه بره ای از تاریخ ایران این مسئله باب شد. این فرهنگ از قرون ماضی به ما ارث رسیده است. حال هر ساله روز ارتحال امام خمینی (ره) در چهارده خرداد، بسیاری از گوشه کنار کشور برای این روز خود را به حرم امام می رسانند که در این غم خود را شریک بدانند و این سنت با گذشت سالیان دراز هنوز رنگ نباخته است. بزرگان هر قوم و فرهنگ کسانی هستند که قد وقواره آن جامعه را نشان می دهند و به ما اجازه می دهند که میزان بزرگی و قدمت آن جامعه را بشناسیم و امام خمینی بی شگ یکی از بزرگان جامعه ایرانی ست که اجازه می دهد در پناه فهم او میزان جامعه ایرانی را فهم کرد. در پناه شناخت جامعه می توانیم بفهمیم که مردمان یک جامعه چه خلاقیات و از چه میزان از اراده برخوردار می‌باشند. و بزرگداشت باشکوه بزرگان هم به ما می فهماند که جایگاه بزرگان در دل مردم به چه میزان است. بعد از آن مراسم باشکوه که برای رحلت امام خمینی (ره) در سال وفات ایشان مردم گرفتند و خیل عظیم مردم کشور از سراسر کشور برای وفات امام خود را به تهران رساندن امروز سالیانه دراز می گذرد ولی هنوز مردم می آیند. زنان و مردانی که در آن دوران در سن شبابی خود بودند بعد از گذشت سالیان و نشستن گرد پیری بر چهره اشان می آیند تا بزرگی را که در دوران شبابی خود دیده بودند را در یاد خود زنده نگهدارند. این اتفاق در طول تاریخ نادر است که بزرگی ظهور کند و در دل مردم خود را جا کنند و مردم حاضر باشند برای او و مسیری که در پیش گرفته است از جان خویش بگذرند و پیران امروز این تجربه را از سر گذرانده اند و البته به این که توانسته اند در طول زندگی خود بزرگی تاریخ ساز را تجربه کنند حتما به خود می بالند.

فرهنگ از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا می کند و در این میان صحنه های حضور جمعی جامعه یکی از عرصه های است که این انتقال فرهنگی در آن شکل می گیرد و باعث می شود که فرهنگ به نسل بعد انتقال پیدا کند جوانان که در کودکی با پدران و مادران خود این مسیر را طی کرده بودند امروز خود می آیند تا نشان دهند که آنها بزرگان جامعه خود را ارج می نهد و در پناه این ارج نهادن می گویند که تاریخ را از دست گذشتگان گرفته ایم و به آینده گان می رسانیم و این اتفاق را می توان در این مراسم دید که چگونه زنان و مردان جوان که تازه صاحب فرزندی شده اند از همان طفولیت فرزندان خود را با تمام مشقت های که در این مسیر است آورده و به کودک خود می آموزند که بزرگان را باید بزرگداشت. مردم با قومیت ها و زبان ها و خرده فرهنگی های متفاوت در کنار هم در ذیل این بزرگان تاریخ خود را معنا می بخشند و این معنا بخشی را در روز 14خرداد 1395 می توان در حیاط نسبتا گرم حرم امام دید که افراد چگونه در کنار هم نشسته اند بدون هیچ نزاعی و بدون هیچ هیاهوی ساده و بی آرایش نشسته اند و به سخن سخنرانان گوش فرا می دهند یک برنامه ای که نحوه اجرای آن برای بسیاری تکراری شده باشد ولی می آیند و خو د را در این بزرگداشت شریک می دانند.